علوم سیاسی: تحریف و تخریب گسترده و سیستماتیک تاریخ باستانی ایران- قسمت پنجم

تحریف و تخریب گسترده و سیستماتیک تاریخ باستانی ایران- قسمت پنجم

فایل صوتی مقاله برای نابینایان در انتهای مقاله

تاریخ انتشار این مقاله: بیستم اکتبر ۲۰۲۳ میلادی

توجه داشته باشید لینک های زیر مربوط به قسمتهای مختلف مقاله در سایت پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان می باشند. برای یافتن قسمتهای دیگر مقاله در این وبلاگ به بخش «صفحات» و یا «بایگانی وبلاگ» در کنار همین صفحه مراجعه کنید.

مطالعه قسمت اول

مطالعه قسمت دوم

مطالعه قسمت سوم

مطالعه قسمت چهارم

قسمت پنجم

مطالعه قسمت ششم

قسمت پنجم

جعل تاریخ

مفدمتن باید دانست، در اینجا بحث بر سر تکذیب برخوردها و درگیری های امیران طایفه بارکزایی با بریتانیا نیست، بلکه هدف آن است که با ارائه چند نمونه، خوانندگان این سطور با نحوه تحریف تاریخ در ارائه اسناد غیر قابل راستی آزمایی و بشدت غلوآمیز روشن شود.س

بررسی سیستماتیک جعل تاریخ

به اسکرین شات زیر با تیتر (جنگ اول افغان و انگلیس) توجه کنید.

در این صفحه در قسمت اول، هفت لینک از ۲ تا ۸ به عنوان سند ارائه شده است که به بررسی یک به یک آنها می پردازیم. البته سند [2] بعد از سند [8] آمده است!

به اسکرین شات زیر در مورد سند شماره [2] توجه کنید. همانطور که به آن اشاره شد، در این صفحه، سند شماره ۲ بعد از سند شماره هشت آمده است.

با کلیک بر روی این لینک به صفحه زیر منتقل می شوید.

و بعد از آنکه بر روی NEW SEARCH کلیک می کنید به صفحه زیر منتقل می شوید.

به اسکرین شات زیر در مورد سند شماره ۳ توجه کنید.

در اینجا آنچه به نام سند [3] عنوان شده است، قابل لینک شدن و راستی آزمایی نیست. ضمن آنکه در این مقاله قصد پرداختن به افراد تحریف کننده تاریخ ایران را نداریم و فقط اسناد را بررسی می کنیم.

به اسکرین شات زیر در مورد سند شماره [4] توجه کنید.

با کلیک کردن بر روی این سند به صفحه زیر منتقل می شوید.

در این متن شاهد آن هستیم که مطلقن در مورد جنگ مابین افغانستان و انگلستان کوچکترین سخنی به میان نیامده است.

به اسکرین شات زیر در مورد سند شماره [5] توجه کنید.

با کلینک بر روی سند ارائه شده شماره [5] به صفحه زیر منتقل می شود

با کلیک بر روی همه اسناد ارائه شده، وضع به همین منوال است. تا آخرین سند یعنی شماره [8] که به صفحه زیر منتقل می شود. د

در این مقاله قصد پرداختن به مقایسه آنچه در بریتانیکا در مورد این سه جنگ بارکزائی ها که به ترتیب در زمان دوست محمد خان در ۱۸۳۹ تا ۱۸۴۰، شیرعلی خان (سومین پسر دوست محمد ) در تاریخ ۱۸۷۵ تا ۱۸۷۹ و امان الله خان برای چند روز از بیست فوریه تا هشتم اوت ۱۹۱۹ (در منابع مختلف تاریخها کمی متفاوت هستند) رخ داد را ندارم، زیرا اطلاعات بریتانیکا با آنچه در ویکی پدیا آمده است متفاوت می باشد. برای مثال در بریتانیکا می نویسد:

" نایب السلطنه لیتون تصمیم گرفت "پیپکین" همسایه خود را درهم بشکند و جنگ دوم انگلیس و افغانستان را در بیست و یکم نوامبر ۱۸۷۸ با تهاجم بریتانیا به راه انداخت. شیرعلی از پایتخت (منظور کابل است) منطقه خود گریخت و در اوایل سال ۱۸۷۹ در تبعید مرد. ارتش بریتانیا مانند جنگ اول، کابل را اشغال کرد و معاهده ای که در گندمک (گندمک) در بیست و ششم مه ۱۸۷۹ امضا شد، یعقوب، پسر شیرعلی را به رسمیت شناخت. او به عنوان امیر جدید با دریافت سفارت دایمی بریتانیا در کابل موافقت کرد. علاوه بر این، او موافقت کرد که روابط خارجی خود را با سایر کشورها مطابق با "میل و توصیه " دولت بریتانیا انجام دهد. [ منبع: بریتانیکا - جنگهای افغان و انگلیس در اتنهای این قسمت]

برای بررسی جنگهای ایران و بریتانیا که در منابع غربی با نام The Anglo-Persian War و یا the Anglo-Iranian War شهرت دارند و مقایسه آنها با درگیری های حاکمان کابل با بریتانیایی ها و ارتباط آنها با یکدیگر یک تحقیق مجزا لازم است. با این حال آنچه تحریف کنندگان تاریخ در مورد این جنگ با ارتش نیرومند بریتانیا ثبت نموده اند، با آنچه در منابع انگلیسی مانند بریتانیکا آورده شده است بسیار متفاوت وغلو آمیز است.

همانطور که در اسکرین شات فوق (جنگ اول افغانستان با بریتانیا) قابل مشاهده است، افغانستان را فاتح جنگ برعلیه بزرگترین امپراتوری جهان در آن زمان می داند! آنهم با یک جمله غیر علمی:

"این جنگ که میان نیروهای کمپانی هند شرقی بریتانیا و افغانستان رخ داد، روی‌هم رفته با پیروزی افغان‌ها بر انگلیس پایان یافت.!!"

در یک نمونه از چنین برخورهای قبایل پشتون در محدوده آنچه در ۱۹۱۹ نام افغانستان را گرفت، نه با بریتانیایی ها، بلکه در واقع با هندی های سیک که تحت فرمان راج بریتانیا قرار داشتند رخ داد، حمله حدود ۱۲ تا بیست هزار نفر(در منابع مختلف آمار متفاوتی داده شده است.) از طایفه های پشتون در دوازدهم سپتامبر ۱۸۹۷ میلادی به یک قلعه کوچک که فقط ۲۱ سرباز و درجه دار سیک از آن محافظت می نمودند بود. در آن جنگ خونین طبق اسناد منابع هندی و دیگر منابع غربی، چندین هزار نفر از پشتون ها و هر ۲۱ نفر سربازان سیک نیز کشته شدند و قلعه فقط برای دو روز در اختیار افغانها قرار گرفت و پس از آن بوسیله یک گروه دیگر سیک وابسته به ارتش بریتانیا پس گرفته شد. در منابع هندوستان از این جنگ نابرابر به نام «جنگ ساراگارهی» [Battle of Saragarhi] نام برده می شود و دولت هندوستان به هر ۲۱ نفر سرباز سیک هندی که در این جنگ جان خود را از دست دادند بالاترین نشان لیاقت را اهدا و آن روز را به نام روز ساراگارهی نامگذاری نمود که هر ساله جشن گرفته می شود. [در این ارتباط منابع زیادی وجود دارد از جمله: The Indian Express]

در اینجا اشاره ای مختصر به دو نکته را لازم می دانم:

نکته اول آنکه: منظور از راج بریتانیا، قوانین اعمال شده سلطنت بریتانیا بر هندوستان است.

نکته دوم آنکه: در تاریخ مورد بحث فوق، با آنکه بر طبق معاهده پاریس در سال ۱۸۵۷ میلادی امارت هرات رسمن از ایران جدا شده بود و با تسلطی که حاکمان بارکزای و دیگر طایفه های ماقبل آنها، حتی پیش از این قرارداد بر کابل و قندهار داشتند، اما کشور افغانستان هنوز رسمن تشکیل نشده بود. حتی قانون اساسی آن نیز طبق اسناد موجود مابین ۱۹۱۹ و ۱۹۲۵ میلادی نوشته شده است. [سند: فیض احمد در انتهای مقاله]

همانطور که بررسی نمودیم، در آنچه فوقن مورد بحث قرار گرفت، همه اسنادی که تحریف کنندگان تاریخ، در تأیید چنین ادعایی آورده اند، غیر واقعی و غیر قابل راستی آزمائی می باشند. با مقایسه مطلب بریتانیکا در این مورد با آنچه در صفحات ویکی پدیا و وبلاگ های بی اعتبار مشابه ثبت شده، به انبوهی از جعلیات و تحریف غلوآمیز تاریخ برمی خوریم.

در اسکرین شات زیر، آش چنان شور است که خود ویکی پدیا که به بی اعتباری معروف است نیز به آن اعتراض کرده است.

۷- برخی اسناد جعلی

- در طایفه هوتکی ها از ایل غلجایی از قوم پشتون

صفحات ارائه شده غیرمستند در ویکی پدیا.

اسکرین شات ۱۸۴ یک مورد از تاریخ سازی. همانطور که شاهد آن هستید در اینجا هیچگونه سندی برای مطالب داده نشده است.

- در مورد ایل اَبدال (درانی)

اسکرین شات ۱۸۵ یک مورد از تاریخ سازی. هیچگونه سندی برای مطالب داده نشده است.

در مورد حاکمان دیگر ایل درانی یا همان اَبدال ها، برای مثال زمان درانی( ملقب به شاه زمان درانی)، محمود درانی، شجاع درانی علی درانی و ایوب درانی نیز وضع به همین منوال است .

به سایت زیر مراجعه کنید و از آنجا بر روی نام افراد مورد بحث هوتکی و ابدالی(دورانی) کلیک کنید. در اینجا برای صرفجویی در مکان مقاله، از آوردن آن تصاویر خودداری می شود. [لینک مربوطه در پایان این قسمت]

- در مورد طایفه بارکزای از ایل اَبدالی(درانی) از قوم پشتون

بطور کلی می تواند گفت حدودن از تاریخ ۱۸۲۰ به بعد، کابل و سپس قندهار بدست روسای طایفه بارکزای اداره می شد. اما همانطور که در سطور قبل بطور مستند مورد بحث قرار گرفت، هنوز کشور مستقلی با نام افغانستان بوجود نیامده بود . در این صورت زمانی که سرزمین مستقلی وجود نداشته باشد، شخص دیگری به نام یک شاه جدید نمی تواند تاج گذاری کند و دلیل آن نیز مورد بحث قرار گرفت.

با این حساب از بعد از بسته شده معاهده پاریس در سال ۱۸۵۷ که منجر به جدائی کامل آن سرزمین با نام افغانستان، از ایران شد، هرآنچه در تاریخ افغانستان آمده باشد به این مقاله ارتباطی ندارد و مورد بحث نیست. فقط برای نمونه و اثبات این امر که تاریخ بارکزای ها تا امان الله شاه بسیار کم رنگ است و سندی از آن در دست نیست به اسکرین شات زیر در مورد شیرعلی خان توجه فرمائید. در اینجا نیز برای مطالب عنوان شده حتی یک سند ارائه داده نشده است و عجیب آنکه ویکی پدیا این صفحه را حذف نکرده است.