جنگ پاسیفیک- قسمت اول

 


این مقاله را می توانید همچنین مستقیمن در سایت پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان مطالعه بفرمائید. کلیک کنید 

نگاهی نوین به رخدادهای جهان


بمباران هیروشیما و ناکازاکی

و دو پیآمد مثبت و تعیین کننده جهانی آن


قسمت اول           

مطالعه قسمت دوم

مطالعه قسمت سوم

مطالعه قسمت چهارم  

مطالعه قسمت پنجم




قسمت اول


مقدمه

ر

در گشت و گذاری در تاریخ مدون جهان، چنین به نظر می آید که در طول تاریخ، در بررسی حوادث و رخدادها در زمینه های متفاوت، پژوهشگران تنها به بعد ظاهری آن پرداخته اند. این امر را می توان کاملن طبیعی تلقی نمود، زیرا تا این دوران، هنوز کسی به ما نیاموخته بود که هر رخداد، دارای یک بُعد ناپیدا نیز می باشد که اتفاقن در بسیاری از موارد، می تواند دلیل اصلی ایجاد آن رخداد نیز باشد.


ایجاد جنگهای بزرگ و طولانی در تاریخ بشری که ناشی از سیاست ورزی کشورهای قدرتمند بوده است، یک امر همیشگی و جزء تفکیک ناپذیری از آن بوده است. تاریخ نگاران حرفه ای همواره سعی نموده اند تنها به ثبت آنچه رخ داده و پیامدهای ظاهری آن بپردازند، گرچه در این روند، به هرحال تغییراتی که پس از این جنگها در جهان بوجود آمده اند از نظر دور نمانده اند، اما این قسمت، در رابطه مستقیم و یا به عنوان پیامدی مستقیم، مورد پژوهش قرار نگرفته است، زیرا در هر حال کسی جنگ را یک پدیده دوست داشتنی در نظر نمی گیرد و نتیجتن اگر در اثر این جنگها، رویدادهای مثبتی نیز حاصل آمده باشند، به عنوان نتیجه غائی آن جنگ، که احتمالن وقوع آن غیرقابل اجتناب بوده است، تلقی       نمی شوند.


در این مقاله که در چند بخش ارائه خواهد شد، ما وقایع را از دیدگاهی دیگر مورد بررسی قرار می دهیم که گرچه امریست جدید، اما درک ما از وجود پدیده ای به نام انسان و وظائف او بر روی زمین را وسعت خواهد داد. برای این منظور بمباران دو شهر ناکازاکی و هیروشیما که به عنوان هولناکترین بخش از جنگهای کلاسیک بشر ثبت شده اند را در نظر گرفته ایم که دارای حداقل دو پیامد بسیار مثبت در جهان نیز می باشند. ضمن آنکه مانند هر انسان صلح دوست دیگر، عمیقن معتقدیم که جنگ دارای چهره ای بسیار کریه است و آرزو داریم که پس از اتمام تجاوز روسیه به اوکراین که هم اکنون در جریان است، دیگر هرگز این چهره زشت، مجالی برای خودنمائی نیابد.

 


وضعیت چین در اسارت دو امپراطوری ژاپن و بریتانیا

در این قسمت سعی می کنیم از حواشی آنچه رخ داده است صرف نظر کنیم و تیتروار، ابتدا نظری اجمالی به وضعیت آن زمان ژاپن  و چین به عنوان دو بازیگر بسیار مهم  در آنچه در انتهای جنگ جهانی، در شرق آسیا  رخ داد و باعث اتمام آن شد بیاندازیم .

 

ژاپن

پس از اولین جنگ چین و ژاپن در ۱۸۹۴- ۱۸۹۵، امپراتوری ژاپن، تایوان را ضمیمه خود کرد. در معاهده شیمونوسکی که موجب پایان جنگ اول چین و ژاپن شد، قدرت های اروپایی میانجیگری صلح میان این دو امپراتوری را برعهده گرفتند. در این میان، اگرچه ژاپن امیدوار بود نفوذ بیشتری در منچوری، منطقه شمال شرقی چین، را به دست آورد، امپراتوری روسیه توانست امتیاز راه آهن این منطقه و بندر آرتور را در دست گیرد. علاقه ژاپن به منچوری که سرشار از مواد خام اولیه بود، با منافع روسیه در تضاد بود و از این رو جنگ روسیه و ژاپن در سال ۱۹۰۴ آغاز شد که به پیروزی امپراتوری ژاپن منجر شد. روسیه مجبور شد منچوری را رها کند و ژاپن، راه آهن منچوری جنوبی را که توسط ارتش کوانتونگ محافظت می شد، ساخت تا مواد خام را به کره، منتقل کند. یک سال پس از این واقعه، کره در سال ۱۹۰۵ تحت الحمایه ژاپن قرار گرفت و در سال ۱۹۱۰ ضمیمه آن شد.


بدنبال وقایعی چند، رکود بزرگ سال ۱۹۲۹ ، ژاپن را به نیز به مانند برخی کشور های دیگر به شدت تحت تأثیر قرار داد. از اینرو بسیاری از سیاستمداران و مقامات نظامی، راه حل بحران اقتصادی را در تشدید تلاش های استعماری می دیدند واین امر به مفهوم چشم طمع بیشتر بر منطقه منچوری چین بود. از اینرو با محاسبات ژاپن در این راستا، در ۱۸ سپتامبر ۱۹۳۱، به منظور ایجاد بهانه ای برای حمله به منچوری، عوامل ارتش ژاپن، راه آهن منچوری جنوبی را در نزدیکی شهرماکدن ( Mukden)  منفجر کردند و چین را مسئول آسیب رساندن به خط راه آهن قلمداد نمودند. پس از این حادثه که به حادثه ماکدن مشهور شد، منچوری توسط ارتش ژاپن اشغال شد. هیچ مقاومت هماهنگی از جانب چینی ها به انجام نرسید، زیرا این کشور در بحبوحه جنگ داخلی چین، بین کومینتانگ (حزب جمهوری چین) و کمونیست ها قرار داشت.  با استفاده از این موقعیت، ژاپن دولت دست نشانده مانچوکو( Manchukuo ) را برای اداره سرزمین های اشغالی تأسیس کرد.


در این میان، با آنکه در آن زمان ارتش و نیروی دریایی ژاپن مستقیمن تابع امپراتور بودند، ولی تا حد زیادی از کنترل پارلمان و دولت خارج شده و به تنهایی در چین فعال بودند. با  موفقیت ارتش در جریان منچوری، نفوذ این قدرت نظامی  بطور روزافزونی در سیاست ژاپن تثبیت می شد.


به دلیل فاجعه منچوری و تنها با یک بهانه کوچک، چین با تحریم تجاری  ژاپن از تخلیه بار از کشتی های ژاپنی خودداری نمود. در نتیجه، صادرات ژاپن به یک ششم مقدار معمول آن کاهش یافت. این امر احساسات ناسیونالیستی شوونیستی را در ژاپن تقویت کرد و به ویژه، حادثه ای که در آن پنج راهب بودایی افراطی ناسیونالیست ژاپنی، متعلق به فرقه نیچیرن(Nichiren)  در سال ۱۹۳۲ در شانگهای مورد اهانت و بدرفتاری قرار گرفتند و طی آن، یک راهب بر اثر جراحات وارده از طرف اوباش چینی جان خود را از دست داد، مانند بنزین بر روی آتش،  خشم مردم ژاپن را برانگیخت و در ۲۹ ژانویه، ژاپن، چین را بمباران کرد و اولین نبرد شانگهای اتفاق افتاد. این اولین بمباران علیه غیرنظامیان بود. ارزیابی ها از حدود ۱۸،۰۰۰ کشته چینی و ۲۴۰،۰۰۰ بی خانمان خبر می دهند. بنابراین چین مجبور شد تحریم تجاری را لغو کند و در پی آن، یک منطقه غیرنظامی در اطراف شانگهای ایجاد شد. در ماه مه ۱۹۳۲، دو طرف با آتش بس موافقت کردند، اما ژاپنی ها  بی اعتنا به این موافقتنامه به پیشروی خود ادامه دادند. در سال ۱۹۳۳ چند استان چین بوسیله ارتش ژاپن اشغال شدند و در سال ۱۹۳۵ چین مجبور شد با ایجاد یک منطقه حائل بین مانچوکو و پکن موافقت کند که در آن ژاپنی ها شورای نظامی خودمختار هوپی (هبای: منطقه ای در شمال چین) شرقی  را تشکیل دادند.


صرف نظر از جزئیات دیگر عملیات استعماری، در هر حال با مشاهده این تجاوزکاری های ژاپن، کشوری که چینی ها آن را پشه ای در مقابل فیل(چین) می نامیدند، در سال ۱۹۳۷، دولت چین ۶۵ درصد از بودجه ملی خود را صرف ارتش کرد. اجرای طرح تسلیح ارتش به دلیل مشکلات مالی، بی ثباتی سیاسی و کمبود ظرفیت صنعتی در کشور ناقص ماند. زیرا به دلایل یاد شده، آموزش و تمرین مدرن نیروهای ارتش فقط تا حدودی قابل اجرا بود. [سند اول]


طرح تجاوز امپراتوری ژاپن به چین، در سال ۱۹۳۷ گسترش یافت و شامل اشغال پنج استان شمالی چین ، شانکهای و برخی نقاط دیگر شد و تا سال ۱۹۴۰ که جنگ به بن بست رسیده بود. ژاپن، سراسر  شرق چین را اشغال کرده بود و باقی سرزمین چین را کومینتانگ (حزب جمهوری چین) به رهبری چیانگ کای شک، با حزب کمونیست مائو تسه تونگ تقسیم نموده بود. [سند دوم و سوم]

 

پایان قسمت اول

مطالعه قسمت دوم

مطالعه قسمت سوم

مطالعه قسمت چهارم

مطالعه قسمت پنجم

.............................................

تحقیق و پژوهش: فرامرز تابش

09.03.2022


در قسمت دوم می خوانید:

 - وضعیت چین در حول و حواشی دوران جنگ جهانی دوم

 - دو عامل اساسی در شکل دادن به وضعیت تأسف انگیز اجتماعی آن زمان چین 


منابع: 

 

[سند اول]

Chang Jui-Te: The Nationalist Army on the Eve of the War. in Mark Peattie, Edward Drea, Hans van de Ven (Hrsg.): The Battle for China – Essays on the Military History of the Sino-Japanese War of 1937–1945. Stanford, 2011, S. 83–89, S. 103f

 

[سند دوم و سوم]

1.     S.C.M. Paine: The Wars for Asia – 1911–1948. Cambridge, 2012, S. 150.

2.      Tomohide Ito, Militarismus des Zivilen in Japan 1937–1940: Diskurse und ihre Auswirkungen auf politische Entscheidungsprozesse. (Reihe zur Geschichte Asiens; Bd. 19) München: Iudicium Verlag 2019



کد مقاله در آرشیو پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان:

idv,adlh , khöhchöd , #dhlnihd lefj Hk-rslj h,g

 

فایل صوتی برای نابینایان. کلیک کنید

 

 

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر