آیا مقام پادشاهی در انگلستان تنها یک تشریفات غیراجرائی می باشد؟
این مقاله را می توانید همچنین مستقیمن در سایت پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان مطالعه بفرمائید. کلیک کنید
مقدمه ای مختصر
پس از مرگ جورج ششم در ۶ فوریه ۱۹۵۳، الیزابت دوم به سلطنت رسید. اگر سیستم پادشاهی را از زمانی که ویلیام فاتح در سال ۱۰۶۶ کنترل بریتانیا را به دست گرفت در نظر بگیریم، الیزابت دوم چهلمین فردی است که به مقام پادشاهی (در این مورد ملکه) بریتانیا می رسد.
تا سال ۱۲۱۵ که شاه جان، منشور قانون اساسی بریتانیا یا همان مگنا کارتا[1]ی مشهور را تصویب نمود، حاکمان این سرزمین قدرتی به معنای واقعی کلمه، مطلق داشتند.
باید بیاد داشت، گرچه انگلستان دارای یک سند مشخص و تدوین شده به عنوان مجموعه ای از قوانین اساسی نیست، اما آنچه در آن کشور در رابطه با تثبیت و اجرای دمکراسی به انجام می رسد، به قانون اساسی غیر مدون یا نانوشته مشهور است. با این حال، اقداماتی چون تشریفاتی! شدن مقام ملکه، ایجاد مجلس اعیان و عوام و تفکیک سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه از یکدیگر که از اسنادی چون سند مگنا کارتا متاثر می باشند، متضمن رعایت اساس دمکراسی در آن کشور است.
در هر حال امروزه، بریتانیا یک کشور دارای سلطنت مشروطه است که تحت آن، یک حاکم موروثی (در این مورد، ملکه) به عنوان فرد اول مملکت، اما نه رئیس دولت، ایستاده و عمل می کند. قدرت حکومت در یک نهاد دولتی منتخب به نام پارلمان و در نمایندگان آن در رابطه با مسائل واگذار شده (آنهایی که به دولت های محلی ولز، اسکاتلند و ایرلند شمالی تفویض شده اند) تجلی می یابد.
اختیارات ملکه، خارج از تصور عوام
ملکۀ پهنه ای فراتر از بریتانیا
اشاره به یک مطلب کلیدی از اهمیت زیادی برخودار است و آن اینکه: الیزابت دوم، فقط ملکه انگلستان نیست. او همچنین ملکه اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی است که به بریتانیا پیوسته اند تا یک قلمروی واحد متحد پادشاهی را تشکیل دهند. الیزابت همچنین ملکه ۱۴ کشور دیگر، از جمله کانادا، استرالیا، نیوزیلند، باهاما و جامائیکا است که در حال حاضر "قلمرو مشترک المنافع"[2] را تشکیل می دهند که جمعن حدود ۱۵۰ میلیون نفر جمعیت را شامل می شود.
اگرچه قدرت حکومت در پارلمان تجلی می یابد و خانواده سلطنتی (معروف به تاج) کاملن اذعان دارد که نقش آن عمدتن تشریفاتی است، با این حال ملکه دارای اختیارات و مسئولیت های زیادی است.
همانطور که اتحادیه سلطنت طلب بریتانیا توضیح می دهد، نقش ملکه صرفن تشریفاتی نیست، بلکه «طیف گسترده ای از وظایف رسمی [و] اختیارات قانون اساسی را در بر می گیرد» که شامل مواردی می شود که می تواند بدون رضایت هیچ عضو یا سازمان دیگر دولتی، اعمال شود.س
با این حال یکی از کارهایی که او نمی تواند انجام دهد، انتصاب یک نایب السلطنه است، مانند وارث ظاهری شاهزاده چارلز. این امر فقط زمانی می تواند رخ دهد که یک پادشاه ناتوان باشد، و این یک موقعیت بسیار غیرمعمول است.
Image: PA IMAGESGETTY IMAGES
ریاست کشورهای مشترک المنافع[3]
ملکه الیزابت در ایفای نقش خود به عنوان رئیس ملل مشترک المنافع، هر دو سال یک بار با سران دولتهای کشورهای عضو، برای بحث در مورد مسائل، تعیین اولویت ها و تصویب خط مشی، ملاقات می کند. با توجه به اینکه بریتانیا اکنون رسمن از اتحادیه اروپا خارج شده است، روابط آن با سایر کشورهای مشترک المنافع هرگز به این اندازه حیاتی نبوده است.
انتخاب نخست وزیر
ملکه دارای اختیارات بسیار مهمی می باشد. به عنوان مثال، قدرت او برای تأیید یا انتصاب نخست وزیر که بالاترین مقام در دولت بریتانیا می باشد را در نظر بگیرید. او باید از دستورالعمل کابینه پیروی کند، مجموعه ای رسمی از قوانین که می گوید حاکمیت باید خارج از سیاست حزبی باشد.
در بیشتر موارد، او رهبر حزبی را منصوب میکند که اکثریت کرسیهای مجلس عوام (شاخهای از پارلمان) را در آخرین انتخابات عمومی به دست آورده باشد. در حالی که دور ماندن از سیاست، اولویت شماره یک ملکه است، شرایطی وجود دارد که ممکن است از او خواسته شود تا از صلاحدید خود استفاده کند، مانند زمانی که یک نخست وزیر می میرد یا در حین قدرت استعفا می دهد.
انتصاب اعضای مجلس اعیان
اعضای مجلس اعیان - یکی از سه شاخه پارلمان - پس از تایید نخست وزیر توسط ملکه منصوب می شوند. انتخاب او بر اساس آن چیزی است که او معتقد است افراد از نظر دانش و تجربه در رابطه با تجارت، فرهنگ، علم، ورزش، دانشگاه، قانون، آموزش، بهداشت و خدمات عمومی بریتانیا بر روی آنها متمرکز خواهند شد. دو مجلس اعیان و عوام، وظیفه همه امور مربوط به قانون گذاری را برعهده دارند.
تعیین قضات دیوان عالی کشور
دیوان عالی کشور،عالی ترین دادگاه در بریتانیا است. مانند دیوان عالی ایالات متحده، دیوان عالی بریتانیا نیز در مورد تمام موضوعات حقوقی که پیش روی آن قرار می گیرد، از جمله اینکه قوانین، چگونه باید تفسیر شوند و اینکه آیا یک قانون باید توسط پارلمان تصویب شود، حرف آخر را می زند. انتخاب قاضی هایی که این تصمیمات را خواهند گرفت، مسئولیت مهمی است و برعهده ملکه است. به گزارش بی بی سی، او قضات را بر اساس توصیه هیئتی از کارشناسان حقوقی از هر یک از بخش های بریتانیا منصوب می کند.
انتخاب قضات دیوان عالی کشور از وظائف ملکه
آغاز روند «تشکیل دولت»
بدون «تشکیل دولت»، پارلمان نمیتواند کار خود را انجام دهد. این به ملکه بستگی دارد که نخست وزیر منصوب شده را به کاخ باکینگهام دعوت کند، جایی که از نخست وزیر بخواهد «دولتی تشکیل دهد»، جلسهای که به نام بوسیدن دستها شناخته میشود. با فرض مثبت بودن پاسخ، نخست وزیر بلافاصله کار را آغاز می کند.
گشایش هر ساله پارلمان
بخشی از سنت سلطنتی، افتتاح سالانه مجلس توسط ملکه برای جلسه قانونگذاری آن است. البته ملکه هرگز عمدن افتتاح پارلمان را به تاخیر نینداخته است. تنها باری که او این مسئولیت را به دیگران واگذار کرد در دوران بارداری بود.
شروع کار مجلس
قبل از اینکه مجلس به کار خود بپردازد، ملکه
باید سخنرانی کند. سخنرانی سالانه ملکه در افتتاحیه مجلس، همیشه توسط نمایندگان
مجلس نوشته می شود و از آن به عنوان نقطه شروع برای بحث و گفتگو در مجلس استفاده
می شود.
در این سخنرانی، ملکه در واقع سیاسی صحبت می کند. اما به خوبی معلوم است که کلمات مال او نیستند و او فقط در حال «خواندن» متن سخنرانی می باشد. لازم به یادآوریست که کسب و کارها برای استفاده از کلمه «سلطنت (Royal)» در بریتانیا به مجوز نیاز دارند.
مشروعیت بخشیدن به قوانین
پارلمان ممکن است قدرت وضع، تغییر و لغو قوانین را داشته باشد، اما ملکه باید قبل از اجرای رسمی، یک قانون پیشنهادی پارلمان را امضا کند، فرآیندی که به موافقت سلطنتی[4] معروف است. بنابراین در حالی که طبق قانون اساسی، ملکه موظف است از نظر سیاسی بی طرف بماند، این در اختیار او است که تأییدیه خود را بر روی یک قانون بالقوه قرار دهد. با این حال، از سال ۱۷۰۸، هیچ حاکم بریتانیایی از موافقت سلطنتی با یک قانون پارلمان امتناع نکرده است. علاوه بر این، بیشتر پادشاهان، از جمله ملکه الیزابت دوم، حتی شخصن برای دادن موافقت سلطنتی حاضر نمی شوند. آخرین کسی که این کار را کرد ملکه ویکتوریا در سال ۱۸۵۴ بود.
یک لایحه قبل از اینکه از طریق پارلمان به
قانون تبدیل شود، ابتدا باید با وتوی سلطنتی تصویب شود
احضار نخست وزیر
یکی از مسئولیت های ملکه این است که از آنچه
در دولت می گذرد مطلع باشد. برای انجام این کار، او می تواند از قدرت خود
برای احضار نخست وزیر برای جلسات استفاده کند. ملکه معمولن به طور هفتگی به
نخستوزیر گوشزد می کند که او، هم حق دارد و هم وظیفه دارد نظرات خود را در مورد
مسائل دولتی بیان کند.
در این رابطه همه ارتباطات و گفتگوها کاملن محرمانه باقی می مانند. علاوه بر این، ملکه پس از بیان نظرات خود، به توصیه وزرا عمل می کند.
پایان دادن جلسه مجلس
پایان دادن به جلسه فعلی پارلمان در اختیار
ملکه است. این جدا از انحلال مجلس است که به بسته شدن
رسمی جلسه اشاره دارد. تا قبل از سال ۲۰۱۱، انحلال پارلمان نیز در اختیار ملکه بود. با
این حال، حتی زمانی که او این قدرت را داشت، هرگز از آن استفاده نکرد. آخرین
پادشاهی که این کار را کرد ملکه ویکتوریا در سال ۱۸۳۰ بود.
گشایش جلسات قانونگذاری ولز
از سال ۱۹۹۹، ولز شکل خاص خود
را از دولت منتخب دارد که به نام مجمع ملی ولز شناخته می شود، که قوانین مربوط به
موضوعاتی را که از پارلمان بریتانیا تفویض شده است، معرفی می کند. اینها شامل
موارد بهداشتی، مسکن، گردشگری، محیط زیست و کشاورزی است. مانند پارلمان بریتانیا، ملکه
این اختیار را دارد که هر جلسه مجلس ملی را افتتاح کند.
تصویب قانون ولز
از سال ۲۰۰۷، ملکه مسئول
انتصاب رسمی وزرای ولز، از جمله وزیر اول (بالاترین عضو مجلس ملی ولز) و اعطای
موافقت سلطنتی برای اعمال رسمی مجلس ملی بوده است. به عبارت دیگر، او تبدیل
لوایح را به قانون تأیید می کند. ملکه همچنین با اولین وزیر حاضر می شود، هر
چند او در این رابطه به توصیه وزرای بریتانیایی خود عمل می کند.
افتتاح جلسه پارلمان اسکاتلند
از سال ۱۷۰۷ تا ۱۹۹۹، تمام قانونگذاری اسکاتلند در دست پارلمان بریتانیا بود. اما در آستانه
هزاره جدید، پارلمان جدید اسکاتلند برای اولین بار تشکیل جلسه داد. از آن زمان،
پارلمان اسکاتلند مستقر در ادینبورگ به مسائل داخلی می پردازد، در حالی که در
پارلمان بریتانیا در وست مینستر، به مسائل مربوط به پادشاهی متحده پرداخته می شود.
همانطور که او مسئول افتتاح پارلمان بریتانیا و مجلس ملی ولز است، مسئول
افتتاح جلسه پارلمان اسکاتلند نیز می باشد.
تصویب قوانین ایرلند شمالی
مجمع ایرلند شمالی از سال ۱۹۹۸ وجود داشته است، و مانند دولت های محلی ولز و اسکاتلند، منبع اصلی اقتدار
در مورد همه موضوعات قانونگذاری ایرلند است که از پارلمان تفویض شده است. ملکه
الیزابت دوم وظیفه دارد جلسه سالانه قانونگذاری را افتتاح کند و موافقت
سلطنتی را برای کلیه قوانین تصویب شده توسط هیئت حاکمه اعلام کند.
تعیین اعضای شورای خصوصی
این شورا، شامل تعدادی از مسئولیتهای
اجرایی، از جمله گسترش قوانین به سرزمینهای تحت حاکمیت بریتانیا در خارج از کشور،
اعطای منشورهای سلطنتی، و صدور دستورات و اعلامیهها است. همچنین به ملکه در مورد
وظایفش از جمله نحوه اعمال حق سلطنتی خود توصیه هایی را پیشنهاد می کند. اعضای
شورای خصوصی توسط ملکه منصوب می شوند، اگرچه او از توصیه نخست وزیر استفاده می
کند.
جلسات شورای خصوصی به تشخیص ملکه هر ماه یک
بار برگزار می شود. در آن زمان، اعضا باید موافقت سلطنتی ملکه را برای دستوراتی که
شورا مورد بحث و تایید قرار داده است، دریافت کنند. ملکه همچنین باید اعلامیههای
شورا، اطلاعیههای رسمی مربوط به موضوعاتی مانند تاریخ تعطیلات بانکی و احضار مجلس
جدید را تأیید کند.
عدم اجرای قانون، بدون پیگرد قانونی
گفته میشود که مفهوم مصونیت حاکمیتی، از
قانون عرفی بریتانیا سرچشمه گرفته است. باور غالب در بریتانیا چنین بوده است
که حاکمیت، ازجانب خدا منصوب شده است، بنابر این قادر به انجام اشتباه نیست. به
دلیل همین مصونیت حاکمیتی است که تمام پرونده های حقوقی بریتانیا به نام ملکه در
مقابل یک متهم ارائه می شود. در وبسایت رسمی خانواده سلطنتی چنین آمده است:
«بر اساس قوانین بریتانیا نمیتوان علیه حاکمیت بهعنوان یک شخص، دادرسی مدنی و کیفری انجام داد.»
مصونیت دیپلماتیک به ملکه این قدرت را می دهد
که مرتکب جرم شود، فرار کند و تقریبن در هر کجای دنیا مخفی شود
عفو جنایتکاران
حق حاکمیت بریتانیا برای عفو مجرمان محکوم،
مدتهاست که به عنوان « رحمت سلطنتی » شناخته میشود، اگرچه بر
طبق یک تبصره توجیهی مجلس عوام در سال ۲۰۱۷ دیگراین قدرت خاص به عنوان یکی از اختیارات
متعلق به ملکه به حساب نمیآید. عفو سلطنتی که در اصل برای جلوگیری از اعدام یک
جنایتکار طراحی شده بود، به ندرت در بریتانیای مدرن امروزی، که مدت ها پیش مجازات
اعدام را لغو کرده است، استفاده می شود.
با اینحال ملکه می تواند از عفو سلطنتی برای
کاهش مجازات زندانی استفاده کند و در سال ۲۰۱۳ از آن برای عفو پس از مرگ به آلن تورینگ،
رمز شکن جنگ جهانی دوم، که در سال ۱۹۵۲ محکوم شده بود، استفاده کرد.
رانندگی بدون گواهینامه
ملکه الیزابت جوان در طول جنگ جهانی دوم به
عنوان راننده و مکانیک خدمت می کرد، اما هرگز مجبور به شرکت در آزمون رانندگی نشد،
هرگز برای او جریمه ای برای تخلفات رانندگی یا پارکینگ صادر نمی شود.
باید بیاد داشت، تمام گواهینامه های
رانندگی در بریتانیا به نام ملکه صادر می شود. ضمنن ملکه می تواند بدون گرفتن برگ
جریمه، با هر سرعتی که دوست دارد اتومبیل خود را براند.
سفر بدون پاسپورت
طبق داده های وبسایت رسمی خانواده سلطنتی، ملکه ملزم به همراه داشتن گذرنامه در هنگام سفر نیست، اما این امر برای هیچ یک از دیگر اعضای خانواده سلطنتی معتبر نیست. همه اعضای دیگر، از جمله شاهزاده چارلز و نوه های ملکه الیزابت، گذرنامه دارند.
گذرنامه به ندرت در کشورهایی غیر از ایالات
متحده مورد نیاز است. تمام پاسپورت های بریتانیا توسط خود ملکه صادر می شود
معافیت از پرداخت مالیات
ملکه مجبور نیست مالیات بپردازد، اما حداقل
برخی از آنها را پرداخت می کند. وبسایت رسمی خانواده سلطنتی قبل از ادامه توضیح
میدهد: «ملکه مالیات میپردازد» قبل از اینکه توضیح دهد که یک
بار، در سال ۱۹۹۲، ملکه داوطلب پرداخت مالیات بر درآمد و مالیات بر عایدی
سرمایه شد و از سال ۱۹۹۳، «درآمد شخصی ملکه مشمول مالیات بوده است.
مانند هر مالیات دهنده دیگری.» همچنین اشاره می کند که:
"ملکه همیشه مشمول مالیات بر ارزش افزوده بوده و نرخ های محلی را به صورت
داوطلبانه پرداخت می کند."
با اینحال کمتر مشخص است که آیا ملکه، که (همراه با سایر اعضای خانواده سلطنتی) دارایی خالص شگفت انگیزی دارد، مالیات بر درآمد شخصی خود را پرداخت کرده است یا خیر. به نظر می رسد وب سایت خانواده سلطنتی با اشاره به این که ملکه خود "بر اساس قانون" رفتار می کند، نشان می دهد که او چنین کرده است.
طبق گزارش ها، ملکه مالیات بر درآمد دارایی
ها، سود و بدهی هایی را می پردازد که برای وظایف رسمی او استفاده نشده است
فرماندهی نیروهای مسلح
برخلاف بسیاری از رئیسجمهورهای ایالات
متحده، ملکه یک رابطه واقعی و طولانی مدت با نیروهای مسلح بریتانیا دارد که به قبل
از به تخت نشستن او باز میگردد. در سال ۱۹۴۵، او به «سرویس کمک رسانی درقلمرو»[5] پیوست،
و در حالی که او یکی از اعضای خانواده سلطنتی است که به طور فعال خدمت کرده است،
اولین عضو زنی نیز می باشد که این کار را انجام داده است.
اگرچه ملکه دیگر عضو فعالی نیست، اما همچنان به حفظ رابطه نزدیک با نیروهای مسلح ادامه میدهد و دائمن به آنجا میرود. و یک بار در سال، سربازان، پرچم های هنگ های خود را برای ملکه در مراسم «رنگ پرچم های سربازان»[6] که جشن تولد ملکه نیز هست به نمایش می گذارند.
ملکه عالی ترین فرمانده نظامی در کل بریتانیا است
اعطای مقام شوالیه
این یک سنت هزار ساله برای پادشاه بریتانیا
است که با اهدای هدایا، کسانی را که "خدمت، وفاداری یا شجاعت" بزرگی
از خود نشان داده اند، مورد لطف قراردهد. زمانی، آن هدایا مادی بودند، مانند پول
یا زمین. امروزه آنها در قالب افتخارات رسمی مانند عنوان شوالیه (لقب Sir)ارائه می شوند.
دریافت کنندگان این افتخارات، دو بار در سال
اعلام می شوند: یک بار در روز سال نو و یک بار در روز تولد رسمی ملکه. اگرچه
"هر کس می تواند شخص دیگری را برای دریافت این افتخار معرفی کند"،
با اینحال برطبق مقررات دولتی، تمام این افتخارات باید ابتدا توسط ملکه
تایید شود. نخست وزیر موظف است به ملکه توصیه هایی ارائه کند .
انتصاب اسقف اعظم در کلیسای انگلستان
اگرچه او را به عنوان «اعلیحضرت» مینامند،
اما عنوان رسمی ملکه الیزابت دوم:
«الیزابت دوم، به لطف خدا، ملکه پادشاهی متحد
بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی و سایر پادشاهی ها و سرزمین های او، رئیس مشترک
المنافع، مدافع ایمان.» [7]
است. آخرین جمله، «مدافع ایمان»،
به این واقعیت اشاره دارد که ملکه رئیس کلیسای انگلستان است.
حاکم بریتانیا از سال ۱۵۳۴، زمانی که درام
طلاق هنری هشتم منجر به انصراف وی از کلیسای کاتولیک شد، رئیس کلیسای انگلستان
بوده است. امروزه به عنوان رئیس کلیسا، ملکه، اسقف اعظم، اسقف و روسای
کلیسای انگلستان را منصوب می کند، البته به توصیه نخست وزیر.
ملکه مالک تمام دلفین های انگلستان
یک قانون عجیب از سال ۱۳۲۴ بیان میکند که پادشاه (یا ملکه) انگلیس مالکیت «نهنگها و جراحانی که در دریا یا هر جای دیگر در قلمرو برده میشوند»[8]را در اختیار دارد. این قانون که امروزه وجود دارد، دلفین ها را در آب های بریتانیا نیز تحت پوشش قرار می دهد. ضمنن او صاحب قوها در تیمز نیز می باشد.
با این توضیحات هنوز معتقدید که مقام ملکه در
انگلستان کاملن تشریفاتی است؟
زیرنویس ها
[1]سند بزرگ آزادی ها که در پانزدهم ماه جون سال ۱۲۱۵ میلادی توسط پادشاه جان (به آلمانی: پادشاه جان بی سرزمین) امضا شد. در بند سی و نهم این سند چنین آمده است:
"هیچ آزاده ای را نباید دستگیر نمود، زندانی کرد، اموالش را ربوده، اعدام نمود، تبعید کرد، یا مورد حمله قرار داد. ما هیچ کاری با او انجام نمی دهیم یا او را به زندان نمی اندازیم، مگر با قضاوت قانونی همتایانش یا به موجب قانون کشور."
اصل این بند از مگنا کارتا به زبان آلمانی:
Der 39. Artikel der Magna Carta von 1215:
„Kein freier Mann soll verhaftet, gefangen gesetzt, seiner Güter beraubt, geächtet, verbannt oder sonst angegriffen werden; noch werden wir ihm anders etwas zufügen, oder ihn ins Gefängnis werfen lassen, als durch das gesetzliche Urteil von Seinesgleichen, oder durch das Landesgesetz.“
[2]Commonwealth realm
[3]یک سازمان داوطلبانه متشکل از حدود 54 کشور مستقل با هدف تقویت همکاری بین کشورهای عضو و پیشبرد منافع اقتصادی و اجتماعی آنها که اکثر اعضای آن تحت سلطه بریتانیا هستند (مانند قلمروهای مشترک المنافع) یا در مقطعی در گذشته بودند (مانند هند، پاکستان و باربادوس). کشورهای مشترک المنافع شامل رواندا و موزامبیک نیز می شود که هر دو علیرغم اینکه هیچ پیوند تاریخی با سلطنت نداشتند، تصمیم گرفتند به این سازمان بپیوندند.
[4] royal assent
[5] Auxiliary Territorial Service
[6] Trooping the Color
[7] “Elizabeth the Second, by the Grace of God, of the United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland and of Her Other Realms and Territories Queen, Head of the Commonwealth, Defender of the Faith.”
[8]whales and surgeons taken in the sea or elsewhere within the realm.
یک کار تحقیقاتی از فرامرز تابش
منابع :
Reader's Digest
The Royal Family
The National Archives: “Regency Act 1937”
The Commonwealth
BBC: “What is the UK Supreme Court?”
House of Commons Library: “The Royal Prerogative”
Institute for Government
UK Parliament
British Monarchist League: “The Queen in Government”
The Scottish Parliament: “About the Scottish Parliament”
The Sun: “Above the Law? The reason why the Prime Minister and Royal family can legally break the speed limit”
NI Direct: “The Northern Ireland Assembly”
British Heritage magazine: “Can Queen Elizabeth get away with murder?”
UK Government: “How the honours system works”
A Treatise on the Fishery Laws of the United Kingdom: “Crown’s Right to Royal Fish”
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر